تنها تویی در آسمان قلبم
که مثل ستاره میدرخشی در شبهای تیره و تارم
که هر سحرگاه مثل خورشید طلوع میکنی در دل قلب عاشقم
با طلوع تو ای خورشید من ، غمی دیگر در دلم نیست
احساس آرامش میکنم وقتی که تو نورانی کرده ای سرزمین قلبم را
تنها تویی در آسمان قلبم
که مثل پرنده ای پرواز میکنی در قلبم ، اوج میگیری در آسمان آبی احساسم و
مرا به بالاترین نقطه ی عشق میرسانی
تنها تویی در آسمان قلبم
تویی که مثل باران میباری بر کویر تشنه ی قلب عاشقم و
عاشقتر میکنی مرا با طراوت قطره های مهربانت
تنها تویی در سرزمین احساسم
تویی که هر لحظه قدم برمیداری بر خاک دلم ، از جنس عشق میشود خاک این سرزمینی
که روزگاری بود هیچ رهگذری از آن عبور نمیکرد
آری روزگاری بود که هیچ ستاره ای در آسمان قلبم نمیدرخشید
هیچ خورشیدی طلوع نمیکرد
تنهایی بود و تنهایی ، آمدی و گفتی که از جنس مایی
عشق را میشناسی ، همیشه با ما می مانی
من و قلبم نیز تو را باور کردیم ، در آسمان آبی احساس جشن عشق را برپا کردیم...
تنها تویی در قلب پر از احساسم
تنها تو خواهی ماند در آسمان قلبم
مریم جان خیلی دوست دارم
نظرات شما عزیزان:
|